گفتگوی راسخون با ساسان شاه ویسی اقتصاد دان و عضو هیئت علمی و رئیس مرکز مطالعات راهبردی دانشگاه تهران
قوی سازی اقتصاد برگ برنده ما در برابر آرایش تهاجمی دشمن علیه ایران اسلامی است
دولت و ذی نفعانی که از مردمی نشدن اقتصاد و عدم توزیع مطلوب ثروت ومنابع عمومی بهره مند می شوند مانع قوی سازی اقتصاد ایران شده اند. اقتصادی که از سرمایه های غنی انسانی و طبیعی بهره مند است در حصارهای دولت گرفتار شده و فرصتی برای قوی شدن نیافته است .
برای رسیدن به اقتصادی قوی کدام مولفه ها را تا کنون جدی نگرفته ایم؟
در صورتی می توان اقتصادی مبتنی بر رشد پایدار داشت و بیکاری، رکود و تورم را از اقتصاد بیرون کرد که تکلیف اشتغال و اتفاقاتی که در در اقتصاد باید صورت بگیرد روشن شود. در حال حاضر مهمترین معضل بیکاری سی و پنج میلیون جوان است که بخش قابل توجهی از آنها فارغ التحصیلان دانشگاهی هستند.
نیروی جوان یا سرمایه نیروی انسانی یکی از مهمترین مولفه های قدرت اقتصادی به شمار می روند، لذا در قوی سازی اقتصاد کشور باید از آنها استفاده شود. معضل دیگری که حل آن منجر به قوی سازی اقتصاد می شود حل مشکلات معیشتی و رفاه خانوار است، لذا حل چالش بیکاری و ارتقای سطح معیشتی و رفاه خانوار رویکردهای مهمی در تحول و قوی سازی اقتصادی به شمار می رود.
بخش قابل توجهی از عدم اشتغال زایی یا عدم برخورداری خانوارها از رفاه نسبی به موضوع تورم باز می گردد. تحلیل شما از این وضعیت چیست؟
موضوع بحرانهای اقتصادی در بسیاری از اقتصاهای دنیا دیده شده است؛ با آنکه بسیاری از کشورها شوک یا انفجارهای اقتصادی بزرگی داشته اند اما همانند اقتصاد ایران دچار افزایش نرخ تورم نشده اند، متاسفانه روال به گونه ای شده که اقتصاد ما بدون شوک نیز تورم را تجربه می کند. نرخ تورم های ۲۰ تا ۴۰ درصدی که همواره در اقتصاد ما جا خوش کرده است نشان دهنده این واقعیت است. حال باید به این سوال پاسخ دهیم که مگر در اقتصاد ما چه اتفاقاتی افتاده است که شاخص های عملکردی اقتصاد منجر به ایجاد حساسیت هایی شده اند که خروجی آن چیزی جز از دست رفتن رفاه خانوار در شهرها و روستاها و افزایش نرخ بیکاری نیست؟ با قرار دادن این وقایع کنار هم متوجه می شویم رشد موجودی سرمایه در اقتصاد با رشد اقتصاد کنونی مناسبتی ندارد، با اینکه نرخ سپرده های بانکی بسیار زیاد است و سرمایه های زیادی در اقتصاد وجود دارد اما همچنان نرخ موثر رفاه وجود ندارد بنابراین نتوانسته ایم رابطه منطقی بین حجم سرمایه موجود و کارکردهای اقتصادی که خروجی آن منجر به ایجاد رفاه میشود برقرار کنیم.
آیا از تنوع منابع طبیعی کشورمان برای قوی سازی اقتصاد استفاده بهینه ای به عمل آورده ایم و آیا دولت ها برای مردمی شدن اقتصاد راهکاری داشته اند؟
موضوع مهم دیگری که باید در قوی سازی اقتصاد کشورمهم است چگونگی استفاده از ظرفیتهای طبیعی و خدادادی کشور است. اینکه تا چه حد توانستیم از استعداد اقتصادی طبیعی کشور و ظرفیت های موجود در آن که به شدت فعال است استفاده کنیم و تا چه میزان توانستیم بر موضوعات مهمی چون قابلیت انتقال نفت و گاز و استفاده از سرمایه و استعداد انسانی در به فعلیت درآوردن این مواهب و استفاده از مرزهای زمینی آبی و هوایی موثر باشیم، در عین حالی که برای قوی سازی اقتصاد باید قابلیت های توریستی و گردشگری کشور را به سایر ظرفیتهای بزرگ اقتصادی اضافه کنیم.
زمانی می توان اقتصاد را قوی کرد که علاوه بر استفاده از تمامی ظرفیت های عنوان شده شکافهای بزرگی که موجب اختلال در داده ها و ستانده های اقتصادی شده اند شناسایی و بر آن فائق شویم؛ اگر چالش ها شناسایی نشوند همچنان با مشکلات همیشگی چون اشتغال؛ رفاه؛ افزایش نرخ رشد ملی و تجارت بین المللی مواجه خواهیم بود. اصولاً وقتی در این مرحله صحبت میکنیم و به مساله مهم تبیین اصول و الزامات نهادی در رشد اقتصادی ایران می رسیم و به دنبال دست یابی به رشد اقتصادی پایدارهدفمندی که سیاستهای اقتصاد مقاومتی آن را مطرح کرده است هستیم؛ باید به عواملی بیاندیشیم که قوی شدن اقتصاد بسته به رعایت و تحقق آن اصول و الزامات در ساختارهای اقتصادی است که شاید یکی از مهمترین آنها اصول و مبانی فکری که دولتها به عنوان بخش بزرگی از سهامداران، بازیگران و بخش بزرگی از ذی نفعان اقتصاد است که بر قوی سازی یا ضعف اقتصاد موثر هستند.
اینکه دولتها تا چه حد به مردمی شدن اقتصاد و واگذار کردن رقابت اقتصادی به بخش خصوصی الزام دارند نیز مهم است، منظور ما از مردم فقط ۸ تا ۱۰ هزار عضو اتاق بازرگانی یا بازرگانان یا کسانی نیست که سرمایه هایشان را به خارج از کشور منتقل کرده ی وارد کننده هستند؛ بلکه منظور ما بخشی از استعداد سرزمینی است که شاید غریب به بیش از ۵۰ میلیون نفر از سرمایههای انسانی دارای مهارت و آموزش دیده و متخصص در آن سهیم هستند اما فرصتی برای قوی سازی اقتصاد به آنها داده نشده است. قطعا نمی توانیم با استمداد از سایر کشورها یا اقتصادهای بزرگ دنیا نسخه ای برای از بین بردن فقر وبخصوص بی عدالتی اقتصادی بپیچیم؛ حل این مساله تنها در دست خودمان است. توزیع منابع ملی و ثروت عمومی، ایجاد فرصت برای همه و بهره برداری بهینه یکی از مهم ترین وظایف دولتهاست که بلد بودن هم لازم ندارد! اجرای سیاست های بلند مبتنی بر قانون اساسی که در حوزه اقتصاد و تامین اجتماعی طراحی شده و از آن مهم تر گردن نهادن به تکالیف و وظایفی که برنامه های توسعه کشور و مشخص تر از همه سیاست های کلی برنامه ششم و قانون برنامه ششم به آن اشاره مفصل دارد می تواند بخش بزرگی از چالش های ما را در قدرتمند کردن اقتصاد حل کند.
در پایان تحلیل شما از بیانات مقام معظم رهبری در نماز جمعه هفته 27 دی ماه سال جاری و اشاره معظم له به قوی سازی اقتصاد چیست؟
قطعا توجه اکید به بیانات مقام معظم رهبری در قوی سازی اقتصاد بسیار لازم است؛ ایشان در متن بیانات خود به این موضوع اشاره کردند که در برابر آشوب های امروز جهان؛ باید از تمام ظرفیتها و قابلیت های موجودمان در برابر آرایشی که دشمن در برابر ما گرفته استفاده کنیم، بخش بزرگی از این توفیق در گرو تقویت اقتدار ماست که یکی از مولفه های مهم آن قوی سازی اقتصاد است؛ مقام معظم رهبری ما را به این نکته رهنمون شدند که تنها در حوزه نظامی نباید مقتدر شد؛ بلکه در سایر حوزه ها اعم از اقتصادی، فناوری؛ سبک زندگی و علم و دانش نیز باید قوی شد، لذا ایشان در پیامی که به زبان عربی به سایر مسلمانان جهان اسلام خطاب فرمودند همه مسلمانان را به دوری از تفرقه و علمای دین را به انجام مسوولیت های خود توصیه نمودند. نزدیک شدن دلهای مسلمانان به یکدیگر و به اشتراک گذاشتن ظرفیت های علمی و اقتصادی جهان اسلام همه و همه می تواند ما را در برابر دشمن مشترک قوی کند، لذا بر یکایک مسلمانان و بر جامعه ایرانی واجب است که علاوه بر افزایش اقتدار نظامی در حوزه اقتدار دانشی، معرفتی ، اندیشه ای، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به بالاترین درجات دست بیابیم.
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}